بسمه تعالي
تبعات مواد مخدر بر خانواده ، جامعه و امنيت
چكيده :
امروزه ناهنجاريهای اجتماعي در اقصاء نقاط جهان رو به گسترش بوده بطوري كه متخصصين و كارشناسان علوم اجتماعي بعضاً اين عصر را به نام عصر «عصيان اجتماعي و فرهنگي» نامگذاري نموده اند. بر همين اساس بشريت با اضطراب، احساس درماندگي و عدم اميد به آينده دست به گريبان است.در هزاره سوم بواسطه آلودگي و گرايش افراد به انواع مواد مخدر و توهم زا ريشههای کهن خانواده، مذهب و سنتها با هجمههای متفاوت مواجه شده است.
مهمترين موضوع ناهنجاري در اين تولید فزاینده مواد مخدر طبيعي، صنعتي و شيميايي است. كه اولين ميكروسيستم اجتماعي را ( خانواده ) را نشانه رفته است.
برخي از صاحب نظران خانوادههای هزاره سوم را به پنج دسته تقسيم نموده اند و در اين ميان اولين دسته از اين خانواده ها، خانوادههای گسسته است که در آن فرزندان دائماً شاهد نزاع والدين، نبود امنيت رواني و نبود نظارت و کنترل والدين بر آنان هستند. فرزندان اين گونه از خانوادهها به راحتي وارد عرصه آسيب اجتماعي و مواد مخدر شده و در مدت زماني كوتاه آلوده چنين معضلات اجتماعي مي شوند .
دسته دوم، خانوادههای پرکارند که محيط خانواده را تبديل به پانسيون کردهاند. در اين گونه خانوادهها مشکلات و ناهنجاريهای اقتصادي سبب کاهش توجه والدين به مسائل فرهنگي خانواده و در نتيجه محروميت عاطفي و کمبود ارتباطات بين فرزندان و والدين و قرار گرفتن آنها در معرض مواد مخدر مي گردد.
دسته سوم خانوادههای اردوگاهي و مستبد مي باشند، كه به لحاظ نظارت شديد و وجود قوانين انضباطي سخت در منزل و ناديده گرفتن حقوق فرزندان از سوي والدين ممكنست گرايش به مواد مخدر در اين نوع خانواده در حد بسيار جزئي و كم باشد. ليكن اثار مخرب روحي و رواني از ديگر ناهنجاريهايي است كه در اين خانوادهها شيوع بيشتري داردو چهارمين دسته خانواده بي تفاوت و آسانگير نام دارد که در آن محيط خانواده مملو از سردي و نبود مسائل عاطفي في مابين والدين و فرزندان مي باشد.لذا اين دسته از خانوادهها نيز در معرض گرايش به مصرف موادمخدر قرار دارند.
در نهایت دسته پنجم خانواده هايي منطقي يا واقع گرا هستند كه ترویج این الگو ضرورت و نياز اساسي بشر هزاره سوم است، خانواده منطقي داراي والدين حرفه اي هستند که با تقويت معنويت، فضاي منزل را مملو از نشاط همراه آرامش و ارتباطات موثر و دوستي و مهرباني مي کنند و تفاهم و عشق و علاقه فرزندان و والدين در آن موج مي زند.
نتیجه آنکه نقش حفاظتي، هدايتي و حمايتي والدين در خانواده را نبايد از ذهن دور داشت زيرا اين گونه خانوادههای خوشبخت فرزندانی به دور از هرگونه آسيب اجتماعي؛ و مواد مخدر دارند و مي توانند زندگي سالم و مناسبي داشته باشند. لذا ضرورت ارتباطات موثر والدين، فرزندان و نقش آنان در برنامه مهارتهای زندگي مورد تاکيد مي باشد و اين موضوع را بايستي دستگاههای فرهنگي کشور مد نظر داشته باشند، زيرا در عصر تنوع و کثرت كه امروزه ما در آن زندگي مي کنيم بايد متناسب با نيازهاي اين نسل؛ به توليد محصولات متنوع فرهنگي و بصورت عميق و مستمر به توسعه فرهنگي پرداخت.
اعتياد به مواد مخدر و آثار مخرب آن
اعتياد در واقع وابستگي به يك نوع مواد مخدر است که مسموميت مزمن يا ادواري و مخرب فرد را به علت استعمال مكرر يك ماده طبيعي يا مصنوعي در پی دارد و علائمي چون احساس خوشي و تعادل؟ پس از مصرف، احتياج شديد و مداوم و غير قابل مقاومت براي كسب مواد (خماري) و نهايتاً تمايل به ازدياد مقدار مصرف و در نتيجه وابستگي رواني و جسمی به مواد مخدر را موجب میشود.
زماني انسانها از مواد مخدر به عنوان دارو براي التیام دردها و امراض استفاده مينمودهاست و زماني هم براي ايجاد لذت يا فرار از ناراحتي ها بهره میبردند. با بررسي آثار مكتوب از سومريان، چنين استنباط مي شود كه آنها اولين كساني بودند كه مواد مخدر ( ترياك ) را كشف و به عنوان يك دارو از آن استفاده مي كردند. همچنين آشوريان، روميان و اطباي بزرگي نظير سقراط مواد مخدر را براي بيماريهای مختلف جسمي تجويز مي نمودند. به هرحال سابقه مصرف مواد مخدر پس از پيدايش، بيشتر جنبه درمانی داشت و در درمان امراض استفاده میشد اما امروزه صرف نظر از جنبه طبي و درماني، به عنوان يكي از مهم ترين مسائل و معضلات اجتماعي بروز كرده است. در واقع با شروع انقلاب صنعتي و بسط تجارت صنعتي در جهان، مواد مخدر نقش تازه اي پيدا كرد. اين مواد در كنار ساير ترفندهاي استعماري به عنوان وسيله اي براي جذب سرمايه كشورهاي جهان سوم، اضمحلال نيروهاي انساني و نابودي فرهنگ و اقتصاد ملي كشورها مورد مبادله كلان قرار گرفت .
عملكرد كمپاني هند شرقي در كشورهاي آسيايي به خصوص در چين يك نمونه بارز و عيني است، با ظهور انقلاب صنعتي در انگلستان، اين كشور به منظور سرمايه گذاري صنعتي، خريد مواد اوليه و خام صنايع و ادويهجات موجود در كشورهاي آسياي شرقي، نياز شديد به سرمايه پيدا كرد اما به دليل ضعف مالي به خصوص كمبود طلا و نقره كافي در اين كشور، توجهش را بر ديگر كشورها متمركز کرد و براي نيل به اهداف خود به ترفندهاي متعددي دست زد. يكي از اين شگردها، تجارت مواد مخدر در آسياي جنوب شرقي به خصوص در كشور چين بود كه طي ساليان دراز از تجارت آن سود برد و بسياري از مردم اين كشور را به دام اعتياد كشانيد و دولت چين كه از ورود مواد مخدر و خروج سرمايه كشور وحشت زده شده بود به مقابله جدي با اين كمپاني برخواست و بر همين اساس دولت بريتانيا به جهت حمايت از اين كمپاني با چين وارد مبارزه شد و طي دو جنگ به نامهای جنگهای ترياك، شكست سختي بر نيروهاي نظامي چين وارد و نهايتاً علاوه بر اخذ خسارت مالي، موفق شد از چندين بندر چين براي حمل و نقل و توزيع ترياك استفاده کند. به اين ترتيب كشور چين سالها در اسارت مواد مخدر و اعتياد قرار گرفت. بنابراين عملكردهای استعماري در سطح جهان براي گسترش مواد مخدر، منجر به اين گرديده كه امروزه تجارت و سودآوري اين مواد بيش از موضوع استفاده در طب و دارو مد نظر قرار گيرد و معضلات و مشكلات اجتماعي و ناهنجاريهای متعددي را براي كشورها خصوصاً كشورهاي جهان سوم به ارمغان آورد .كما اين كه امروزه مواد مخدر در انواع و اشكال مختلف نظير قرصهای روان گردان و .... به صورت قاچاق وارد كشور شده و در دسترس افراد جامعه قرار گيرد.
مواد مخدر و امنيت
امروزه فرهنگ و ارزشها و اعتقادات يك ملت از عوامل پايدار هر كشوري است و اكثر نظامهای سياسي در كنار ديگر عوامل، گسترش و حفظ ارزشهای دلخواه خود را جزء اهداف و منافع ملي به شمار مي آورند. با اذعان به اين مطلب، قطعاً سلطه گران و كشورهاي متخاصم با استفاده از ابزارهاي گوناگون و شيوههای متفاوت در صدد هستند تا با تضعيف يا نابودي ارزشها و فرهنگ جامعه مورد هدف، به نوعي به اهداف و نيات شوم خود نائل آيند. يكي از ابزارهاي كشورهاي متخاصم جهت خدشه وارد نمودن به امنيت كشورهاي هدف، هجوم به اصول و مباني ارزشی و فرهنگی از طريق ترانزيت و قاچاق مواد مخدر به داخل كشور متبوعه به منظور اشاعه و ترويج مصرف انواع مواد مخدر در بين افراد جامعه خصوصاً جوانان است.
علل گرايش برخي افراد به مواد مخدر
صرف نظر از موضوع اعتياد در مباحث جهاني، عمده گرايش افراد به دام اعتياد را مي توان در مسائل اجتماعي، فردي، شخصيتي، رواني و .... جستجو نمود.
تحقيقات انجام شده در اين زمينه و نظرات ارائه شده از طرف جامعه شناسان و روان شناسان حاكي از آن است كه ضعف شخصيت، ناهنجاريهای روحي، نداشتن تعادل رواني، كمبود اعتماد به نفس، تمايل به اعمال قبيح و خارج از شئون اجتماعي و خانوادگي و فقدان روابط انساني مناسب از جمله عوامل فردي است كه افراد را به كام اعتياد مي كشاند، گرايش به اين مواد خانمانسوز امنيت فردي؛ شغلي و پايگاه اجتماعي شخص را متزلزل و از او به عنوان يك عنصر بي تفاوت، سهل انگار، سربار اجتماع، زمينه ساز انواع جرايم اجتماعي و رذائل اخلاقي مي سازد.
محيط نامطلوب از ديگر عوامل گرايش فرد به مواد مخدر است، حضور در جمع افرادي كه مصرف مواد در بين آنان هنجار محسوب مي شود و وجود باور غلط در زمينه افزايش بهره وري در صورت مصرف مواد مخدر به علت قرار گرفتن در محيط خدمتي سخت از جمله شيفتهای متعدد و طولاني مدت و قرار گرفتن در محيطها و مناطق آلوده، كه به نوعي دسترسي به مواد مخدر آسان تر است، حضور در اماكن و محيطهای خلوت و نبودن قوانين لازم در برخورد با معتادين از جمله مواردي است كه زمينه و بستر لازم را جهت گرايش فرد به مواد مخدر را فراهم مي سازد.
تبعات ناشي از اعتياد بر فرد و خانواده :
اعتياد به مواد مخدر تاثيرات سوءاي بر محيط خانواده، اجتماع و فعاليت دارد. تحقيقات و بررسيهای به عمل آمده پيرامون اثر اعتياد بر افراد معتاد نشان داده است كه معتادان با كمتر از 60% توان خود فعاليت مي كنند، مصرف كنندگان مواد مخدر متولي 50% تا 80% سرقت ها، تصادف و بروز ناهنجاري در محيط فعاليت هستند، حضور معتادان در محل كار و فعاليت علاوه بر كاهش بازدهي، شرايط را براي آلودگي ساير دوستان و همكاران فراهم کرده است و باعث بروز رفتارهاي پيش بيني نشده و مخرب در محيط كار گرديده است .
از طرفي اعتياد اثرات سوءاي را نيز بر وضعيت خانوادگي فرد معتاد بر جا مي گذارد كه مي توان به متلاشي شدن خانواده ،احتمال انحراف اخلاقي يا اجتماعي همسر يا فرزندان ، تنگي معيشت ، گوشه گيري اجتماعي، از دست دادن منزلت و جايگاه اجتماعي و تقليل اميد به آينده اشاره نمود.
نتيجه گيري :
امروزه مواد مخدر در جهان به عنوان عمده ترين مسئله اجتماعي كه در سطح خود باعث انحطاط جوامع، آسيبهای فردي، ناامنيهای اجتماعي، افول خصايص انساني و در سطح كلان تهديد كننده امنيت ملي كشورها ست، مطرح است.
در كشور ايران نيز به رغم مبارزه با مواد مخدر و ريشه كن نمودن آن، اين موضوع همچنان در صدر جرائم و انحرافات اجتماعي قرار دارد. هر چند عمده دلايل اين ناهنجاري نشات گرفته از اقدامهای مذبوحانه دشمنان جهت آلوده نمودن جامعه باشد، ليكن نباید عواملي چون تأثيرپذيري و گرايش جوانان از ناهنجاريهای موجود در سطح جامعه، ضعف آگاهي از قوانين و مقررات در خصوص آلودگي به مواد مخدر (توزيع، فروش، خريد و ...)، نبود و نظارت كافي بر افراد مساعد اعتياد و قاچاق مواد مخدر را از نظر پنهان داشت. از طرفي كسب در آمد هنگفت ناشي از خريد و فروش و قاچاق مواد مخدر از طريق تطميع افراد از سوی قاچاقچيان و ضعف ايمان و باورهاي مذهبي و وجود تورم و بيكاري در جامعه نيز بر گستره اين ناهنجاري بي تاثير نبوده است .
نکته حائز اهميت آن است كه كشور ايران به لحاظ داشتن جمعيت جوان همواره مورد توجه كشورهاي غربي و استعمارگر بوده است. در اين ميان نيروي انساني آجا نيز به واسطه داشتن حساسيت شغلي و دارا بودن كاركنان وظيفه جوان كه از سرمايههای اصلي آن محسوب مي شود، همواره در معرض انواع تهديدات و آسيب پذيريهای داخلي و خارجي قرار دارد و قطعاً بي تاثير از اين قبيل ناهنجارهاي موجود در سطح جامعه نيست.
اتخاذ راه كارهاي فرهنگي – آموزشي با هدف پيشگيري اوليه در چهار كانون هدف (شامل خانواده، محيطهای آموزشي، مراكز تفريحي و محيطهای كاري در چارچوب ارتقاء سلامت رواني – اجتماعي و باورهاي ديني و افزايش عوامل محافظت كننده در جامعه به عنوان اولويت برتر در مقابله با اسيبهای ناشي از اعتياد به منظور مصون سازي آحاد سالم و در معرض خطر جامعه با بهره گيري از كليه منابع و امكانات به عنوان اصول پيشگيري از گرايش به سمت مواد مخدر است .
بنابر اين فرماندهان محترم كه مسؤوليت نگهداري، آموزش و تربيت سربازان را براي تامين امنيت ملي كشور بر عهده دارند، مي توانند با نگرشي پدرانه و دادن آگاهيهاي لازم به فرزندان خود پيرامون شناساندن تهديدات و آسيب پذيريهای موجود در سطح جامعه به صورت مداوم، نظارت دقيق بر رفتار، كردار و عملكرد آنان در يگان، نقش موثري در جلوگيري از گرفتار شدن آنان در دام انواع ناهنجاريهای اجتماعي از جمله مواد مخدر داشته باشند و زمينه پويايي، شكوفايي، رشد، ترقي و نوآوري را در عرصههای مختلف براي مجموعه يگان خود به ارمغان آورند.
بسمه تعالي
تبعات مواد مخدر بر خانواده ، جامعه و امنيت
چكيده :
امروزه ناهنجاريهای اجتماعي در اقصاء نقاط جهان رو به گسترش بوده بطوري كه متخصصين و كارشناسان علوم اجتماعي بعضاً اين عصر را به نام عصر «عصيان اجتماعي و فرهنگي» نامگذاري نموده اند. بر همين اساس بشريت با اضطراب، احساس درماندگي و عدم اميد به آينده دست به گريبان است.در هزاره سوم بواسطه آلودگي و گرايش افراد به انواع مواد مخدر و توهم زا ريشههای کهن خانواده، مذهب و سنتها با هجمههای متفاوت مواجه شده است.
مهمترين موضوع ناهنجاري در اين تولید فزاینده مواد مخدر طبيعي، صنعتي و شيميايي است. كه اولين ميكروسيستم اجتماعي را ( خانواده ) را نشانه رفته است.
برخي از صاحب نظران خانوادههای هزاره سوم را به پنج دسته تقسيم نموده اند و در اين ميان اولين دسته از اين خانواده ها، خانوادههای گسسته است که در آن فرزندان دائماً شاهد نزاع والدين، نبود امنيت رواني و نبود نظارت و کنترل والدين بر آنان هستند. فرزندان اين گونه از خانوادهها به راحتي وارد عرصه آسيب اجتماعي و مواد مخدر شده و در مدت زماني كوتاه آلوده چنين معضلات اجتماعي مي شوند .
دسته دوم، خانوادههای پرکارند که محيط خانواده را تبديل به پانسيون کردهاند. در اين گونه خانوادهها مشکلات و ناهنجاريهای اقتصادي سبب کاهش توجه والدين به مسائل فرهنگي خانواده و در نتيجه محروميت عاطفي و کمبود ارتباطات بين فرزندان و والدين و قرار گرفتن آنها در معرض مواد مخدر مي گردد.
دسته سوم خانوادههای اردوگاهي و مستبد مي باشند، كه به لحاظ نظارت شديد و وجود قوانين انضباطي سخت در منزل و ناديده گرفتن حقوق فرزندان از سوي والدين ممكنست گرايش به مواد مخدر در اين نوع خانواده در حد بسيار جزئي و كم باشد. ليكن اثار مخرب روحي و رواني از ديگر ناهنجاريهايي است كه در اين خانوادهها شيوع بيشتري داردو چهارمين دسته خانواده بي تفاوت و آسانگير نام دارد که در آن محيط خانواده مملو از سردي و نبود مسائل عاطفي في مابين والدين و فرزندان مي باشد.لذا اين دسته از خانوادهها نيز در معرض گرايش به مصرف موادمخدر قرار دارند.
در نهایت دسته پنجم خانواده هايي منطقي يا واقع گرا هستند كه ترویج این الگو ضرورت و نياز اساسي بشر هزاره سوم است، خانواده منطقي داراي والدين حرفه اي هستند که با تقويت معنويت، فضاي منزل را مملو از نشاط همراه آرامش و ارتباطات موثر و دوستي و مهرباني مي کنند و تفاهم و عشق و علاقه فرزندان و والدين در آن موج مي زند.
نتیجه آنکه نقش حفاظتي، هدايتي و حمايتي والدين در خانواده را نبايد از ذهن دور داشت زيرا اين گونه خانوادههای خوشبخت فرزندانی به دور از هرگونه آسيب اجتماعي؛ و مواد مخدر دارند و مي توانند زندگي سالم و مناسبي داشته باشند. لذا ضرورت ارتباطات موثر والدين، فرزندان و نقش آنان در برنامه مهارتهای زندگي مورد تاکيد مي باشد و اين موضوع را بايستي دستگاههای فرهنگي کشور مد نظر داشته باشند، زيرا در عصر تنوع و کثرت كه امروزه ما در آن زندگي مي کنيم بايد متناسب با نيازهاي اين نسل؛ به توليد محصولات متنوع فرهنگي و بصورت عميق و مستمر به توسعه فرهنگي پرداخت.
اعتياد به مواد مخدر و آثار مخرب آن
اعتياد در واقع وابستگي به يك نوع مواد مخدر است که مسموميت مزمن يا ادواري و مخرب فرد را به علت استعمال مكرر يك ماده طبيعي يا مصنوعي در پی دارد و علائمي چون احساس خوشي و تعادل؟ پس از مصرف، احتياج شديد و مداوم و غير قابل مقاومت براي كسب مواد (خماري) و نهايتاً تمايل به ازدياد مقدار مصرف و در نتيجه وابستگي رواني و جسمی به مواد مخدر را موجب میشود.
زماني انسانها از مواد مخدر به عنوان دارو براي التیام دردها و امراض استفاده مينمودهاست و زماني هم براي ايجاد لذت يا فرار از ناراحتي ها بهره میبردند. با بررسي آثار مكتوب از سومريان، چنين استنباط مي شود كه آنها اولين كساني بودند كه مواد مخدر ( ترياك ) را كشف و به عنوان يك دارو از آن استفاده مي كردند. همچنين آشوريان، روميان و اطباي بزرگي نظير سقراط مواد مخدر را براي بيماريهای مختلف جسمي تجويز مي نمودند. به هرحال سابقه مصرف مواد مخدر پس از پيدايش، بيشتر جنبه درمانی داشت و در درمان امراض استفاده میشد اما امروزه صرف نظر از جنبه طبي و درماني، به عنوان يكي از مهم ترين مسائل و معضلات اجتماعي بروز كرده است. در واقع با شروع انقلاب صنعتي و بسط تجارت صنعتي در جهان، مواد مخدر نقش تازه اي پيدا كرد. اين مواد در كنار ساير ترفندهاي استعماري به عنوان وسيله اي براي جذب سرمايه كشورهاي جهان سوم، اضمحلال نيروهاي انساني و نابودي فرهنگ و اقتصاد ملي كشورها مورد مبادله كلان قرار گرفت .
عملكرد كمپاني هند شرقي در كشورهاي آسيايي به خصوص در چين يك نمونه بارز و عيني است، با ظهور انقلاب صنعتي در انگلستان، اين كشور به منظور سرمايه گذاري صنعتي، خريد مواد اوليه و خام صنايع و ادويهجات موجود در كشورهاي آسياي شرقي، نياز شديد به سرمايه پيدا كرد اما به دليل ضعف مالي به خصوص كمبود طلا و نقره كافي در اين كشور، توجهش را بر ديگر كشورها متمركز کرد و براي نيل به اهداف خود به ترفندهاي متعددي دست زد. يكي از اين شگردها، تجارت مواد مخدر در آسياي جنوب شرقي به خصوص در كشور چين بود كه طي ساليان دراز از تجارت آن سود برد و بسياري از مردم اين كشور را به دام اعتياد كشانيد و دولت چين كه از ورود مواد مخدر و خروج سرمايه كشور وحشت زده شده بود به مقابله جدي با اين كمپاني برخواست و بر همين اساس دولت بريتانيا به جهت حمايت از اين كمپاني با چين وارد مبارزه شد و طي دو جنگ به نامهای جنگهای ترياك، شكست سختي بر نيروهاي نظامي چين وارد و نهايتاً علاوه بر اخذ خسارت مالي، موفق شد از چندين بندر چين براي حمل و نقل و توزيع ترياك استفاده کند. به اين ترتيب كشور چين سالها در اسارت مواد مخدر و اعتياد قرار گرفت. بنابراين عملكردهای استعماري در سطح جهان براي گسترش مواد مخدر، منجر به اين گرديده كه امروزه تجارت و سودآوري اين مواد بيش از موضوع استفاده در طب و دارو مد نظر قرار گيرد و معضلات و مشكلات اجتماعي و ناهنجاريهای متعددي را براي كشورها خصوصاً كشورهاي جهان سوم به ارمغان آورد .كما اين كه امروزه مواد مخدر در انواع و اشكال مختلف نظير قرصهای روان گردان و .... به صورت قاچاق وارد كشور شده و در دسترس افراد جامعه قرار گيرد.
مواد مخدر و امنيت
امروزه فرهنگ و ارزشها و اعتقادات يك ملت از عوامل پايدار هر كشوري است و اكثر نظامهای سياسي در كنار ديگر عوامل، گسترش و حفظ ارزشهای دلخواه خود را جزء اهداف و منافع ملي به شمار مي آورند. با اذعان به اين مطلب، قطعاً سلطه گران و كشورهاي متخاصم با استفاده از ابزارهاي گوناگون و شيوههای متفاوت در صدد هستند تا با تضعيف يا نابودي ارزشها و فرهنگ جامعه مورد هدف، به نوعي به اهداف و نيات شوم خود نائل آيند. يكي از ابزارهاي كشورهاي متخاصم جهت خدشه وارد نمودن به امنيت كشورهاي هدف، هجوم به اصول و مباني ارزشی و فرهنگی از طريق ترانزيت و قاچاق مواد مخدر به داخل كشور متبوعه به منظور اشاعه و ترويج مصرف انواع مواد مخدر در بين افراد جامعه خصوصاً جوانان است.
علل گرايش برخي افراد به مواد مخدر
صرف نظر از موضوع اعتياد در مباحث جهاني، عمده گرايش افراد به دام اعتياد را مي توان در مسائل اجتماعي، فردي، شخصيتي، رواني و .... جستجو نمود.
تحقيقات انجام شده در اين زمينه و نظرات ارائه شده از طرف جامعه شناسان و روان شناسان حاكي از آن است كه ضعف شخصيت، ناهنجاريهای روحي، نداشتن تعادل رواني، كمبود اعتماد به نفس، تمايل به اعمال قبيح و خارج از شئون اجتماعي و خانوادگي و فقدان روابط انساني مناسب از جمله عوامل فردي است كه افراد را به كام اعتياد مي كشاند، گرايش به اين مواد خانمانسوز امنيت فردي؛ شغلي و پايگاه اجتماعي شخص را متزلزل و از او به عنوان يك عنصر بي تفاوت، سهل انگار، سربار اجتماع، زمينه ساز انواع جرايم اجتماعي و رذائل اخلاقي مي سازد.
محيط نامطلوب از ديگر عوامل گرايش فرد به مواد مخدر است، حضور در جمع افرادي كه مصرف مواد در بين آنان هنجار محسوب مي شود و وجود باور غلط در زمينه افزايش بهره وري در صورت مصرف مواد مخدر به علت قرار گرفتن در محيط خدمتي سخت از جمله شيفتهای متعدد و طولاني مدت و قرار گرفتن در محيطها و مناطق آلوده، كه به نوعي دسترسي به مواد مخدر آسان تر است، حضور در اماكن و محيطهای خلوت و نبودن قوانين لازم در برخورد با معتادين از جمله مواردي است كه زمينه و بستر لازم را جهت گرايش فرد به مواد مخدر را فراهم مي سازد.
تبعات ناشي از اعتياد بر فرد و خانواده :
اعتياد به مواد مخدر تاثيرات سوءاي بر محيط خانواده، اجتماع و فعاليت دارد. تحقيقات و بررسيهای به عمل آمده پيرامون اثر اعتياد بر افراد معتاد نشان داده است كه معتادان با كمتر از 60% توان خود فعاليت مي كنند، مصرف كنندگان مواد مخدر متولي 50% تا 80% سرقت ها، تصادف و بروز ناهنجاري در محيط فعاليت هستند، حضور معتادان در محل كار و فعاليت علاوه بر كاهش بازدهي، شرايط را براي آلودگي ساير دوستان و همكاران فراهم کرده است و باعث بروز رفتارهاي پيش بيني نشده و مخرب در محيط كار گرديده است .
از طرفي اعتياد اثرات سوءاي را نيز بر وضعيت خانوادگي فرد معتاد بر جا مي گذارد كه مي توان به متلاشي شدن خانواده ،احتمال انحراف اخلاقي يا اجتماعي همسر يا فرزندان ، تنگي معيشت ، گوشه گيري اجتماعي، از دست دادن منزلت و جايگاه اجتماعي و تقليل اميد به آينده اشاره نمود.
نتيجه گيري :
امروزه مواد مخدر در جهان به عنوان عمده ترين مسئله اجتماعي كه در سطح خود باعث انحطاط جوامع، آسيبهای فردي، ناامنيهای اجتماعي، افول خصايص انساني و در سطح كلان تهديد كننده امنيت ملي كشورها ست، مطرح است.
در كشور ايران نيز به رغم مبارزه با مواد مخدر و ريشه كن نمودن آن، اين موضوع همچنان در صدر جرائم و انحرافات اجتماعي قرار دارد. هر چند عمده دلايل اين ناهنجاري نشات گرفته از اقدامهای مذبوحانه دشمنان جهت آلوده نمودن جامعه باشد، ليكن نباید عواملي چون تأثيرپذيري و گرايش جوانان از ناهنجاريهای موجود در سطح جامعه، ضعف آگاهي از قوانين و مقررات در خصوص آلودگي به مواد مخدر (توزيع، فروش، خريد و ...)، نبود و نظارت كافي بر افراد مساعد اعتياد و قاچاق مواد مخدر را از نظر پنهان داشت. از طرفي كسب در آمد هنگفت ناشي از خريد و فروش و قاچاق مواد مخدر از طريق تطميع افراد از سوی قاچاقچيان و ضعف ايمان و باورهاي مذهبي و وجود تورم و بيكاري در جامعه نيز بر گستره اين ناهنجاري بي تاثير نبوده است .
نکته حائز اهميت آن است كه كشور ايران به لحاظ داشتن جمعيت جوان همواره مورد توجه كشورهاي غربي و استعمارگر بوده است. در اين ميان نيروي انساني آجا نيز به واسطه داشتن حساسيت شغلي و دارا بودن كاركنان وظيفه جوان كه از سرمايههای اصلي آن محسوب مي شود، همواره در معرض انواع تهديدات و آسيب پذيريهای داخلي و خارجي قرار دارد و قطعاً بي تاثير از اين قبيل ناهنجارهاي موجود در سطح جامعه نيست.
اتخاذ راه كارهاي فرهنگي – آموزشي با هدف پيشگيري اوليه در چهار كانون هدف (شامل خانواده، محيطهای آموزشي، مراكز تفريحي و محيطهای كاري در چارچوب ارتقاء سلامت رواني – اجتماعي و باورهاي ديني و افزايش عوامل محافظت كننده در جامعه به عنوان اولويت برتر در مقابله با اسيبهای ناشي از اعتياد به منظور مصون سازي آحاد سالم و در معرض خطر جامعه با بهره گيري از كليه منابع و امكانات به عنوان اصول پيشگيري از گرايش به سمت مواد مخدر است .
بنابر اين فرماندهان محترم كه مسؤوليت نگهداري، آموزش و تربيت سربازان را براي تامين امنيت ملي كشور بر عهده دارند، مي توانند با نگرشي پدرانه و دادن آگاهيهاي لازم به فرزندان خود پيرامون شناساندن تهديدات و آسيب پذيريهای موجود در سطح جامعه به صورت مداوم، نظارت دقيق بر رفتار، كردار و عملكرد آنان در يگان، نقش موثري در جلوگيري از گرفتار شدن آنان در دام انواع ناهنجاريهای اجتماعي از جمله مواد مخدر داشته باشند و زمينه پويايي، شكوفايي، رشد، ترقي و نوآوري را در عرصههای مختلف براي مجموعه يگان خود به ارمغان آورند.